در روزهای اخیر، عرضه گندله در بورس کالای ایران با قیمتی فراتر از نرخهای جهانی بار دیگر بحث بر سر شفافیت و منطق قیمتگذاری محصولات معدنی را به جریان انداخته است. براساس اطلاعات منتشرشده، نرخ عرضه گندله در هفتم تیرماه به ۷.۲ میلیون تومان رسید؛ در حالی که با احتساب قیمت جهانی بین ۸۵ تا ۹۰ دلار و هزینه حمل حدود ۲۰ دلار، بهای این محصول در بازارهای بینالمللی معادل ۴.۵ تا ۵.۵ میلیون تومان (با نرخهای مختلف ارز) برآورد میشود.

بورس24 : در روزهای اخیر، عرضه گندله در بورس کالای ایران با قیمتی فراتر از نرخهای جهانی بار دیگر بحث بر سر شفافیت و منطق قیمتگذاری محصولات معدنی را به جریان انداخته است.
براساس اطلاعات منتشرشده، نرخ عرضه گندله در هفتم تیرماه به ۷.۲ میلیون تومان رسید؛ در حالی که با احتساب قیمت جهانی بین ۸۵ تا ۹۰ دلار و هزینه حمل حدود ۲۰ دلار، بهای این محصول در بازارهای بینالمللی معادل ۴.۵ تا ۵.۵ میلیون تومان (با نرخهای مختلف ارز) برآورد میشود.
شکاف قیمتی؛ نتیجه سیاستگذاری یا نقص فرآیند؟
بررسی فاصله چشمگیر بین نرخهای داخلی و جهانی نشان میدهد که سیاستگذاریهای موجود، نه تنها امکان رقابتپذیری را کاهش داده، بلکه زمینه را برای سوءاستفاده برخی حلقههای واسطه و تأمینکنندگان خاص فراهم ساخته است.
افزایش قیمت پایه تا ۷.۲ میلیون تومان عملاً باعث خروج تقاضای اصلی از تالار بورس شده و تنها برخی تأمینکنندگان وابسته به شرکتهای بزرگ خریدار این محصول میشوند. چنین مکانیزمی باعث شکلگیری بازاری غیرشفاف و پرابهام در زنجیره فروش گندله شده که در نهایت محصول را با نرخ تخفیفی (حدود ۵.۶ میلیون تومان) به شرکتهای مصرفکننده داخلی عرضه میکنند.
وجود تفاوت نزدیک به ۱.۲ میلیون تومانی میان نرخ بورس و قیمت مبادله واقعی، این پرسش جدی را در میان فعالان بازار ایجاد کرده که این تخفیف چگونه و از چه منابعی تامین میشود و چه کسانی نهایتاً منافع این مابهالتفاوت را به دست میآورند؟
چنین فضای ابهامآلودی، نه تنها شفافیت زنجیره عرضه و نرخگذاری را زیر سوال برده، بلکه امکان بروز فساد سیستمی و شبکههای غیررسمی در چرخه فروش را تشدید کرده است.
نرخ ارز، سازوکار السی و سودهای مشکوک
نگاهی به سازوکارهای مالی، از جمله استفاده از السی و اعطای سودهای ماهانه (تا ۳درصد) و همچنین تخفیفات تا ۲۰ درصد، این ابهام را جدیتر میکند که منابع تامین این سود و سازوکار توزیع آن چطور تعریف میشود؟ در شرایطی که بسیاری از صنایع کشور با کمبود مواد اولیه دستوپنجه نرم میکنند، چگونه محصولات معدنی با نرخهایی بالاتر از قیمت جهانی عرضه میشوند و چه منفعتی در پس این قیمتسازی مخفی است؟
تبعات قیمتسازی داخلی بر بازار و تولید
ادامه این وضعیت نه تنها به زیان صنایع داخلی و کاهش حاشیه سود شرکتهای پاییندستی منجر میشود، بلکه رقابتپذیری بخش معدن کشور را نیز تضعیف خواهد کرد. به نظر میرسد بازتعریف سازوکار کشف نرخ در بورس کالا، شفافسازی زنجیره عرضه و پاسخگویی متولیان امر در مورد فرآیندهای فعلی، گامی ضروری برای مقابله با ریشههای فساد و حمایت از تولید پایدار در صنایع معدنی کشور است.
نظرات :
شما می توانید اولین نفری باشید که برای این مطلب نظر می دهید.